جوراب من کجاست؟
جوراب من کجاست ؟ جوراب های من
جوراب پاره ام ، بیتاب های من
.
خوابم زدود و شست ، مضرابهای من
بارانِ اشک من ، سیلاب های من
.
چون مرغکی اسیر ، از بخت مرده ام
شبواژه های سرد ، میراث برده ام
.
سرگشته عقل خویش ، بر مِی سپرده ام
سوگند می خورم ، من می نخورده ام
.
جوراب من کجاست؟ ، اینجا مجال نیست
در فرض مستی ام ، جای سوال نیست
.
این فرض هرچه هست ، فرض محال نیست
من می روم و هیچ ، دیگر جدال نیست
.
تاکوچه می دوم با گونه ی ترم
دنیا چه ساکت است؟، ای وای دفترم
.
ده سال شعر درد ، ده برگ پرپرم
نجوای سرخ من ، یحیای بی سرم
.
ساعت به سر رسید ، با ردِّ پای نور
از خواب می پرم ، با هوی و های نور
.
در چشم من شکفت با ریسه های نور
یک حس ناب شعر ، در لابه لای نور
.
کو گنج سرخ من ، کو انزوای من؟
برکاغذ آورم سیلاب های من
.
بانگی زدود و شست مضراب های من
جوراب من کجاست جوراب های من
.
.
شعر از : محمدحسین داودی
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: گلاریشاجوراب من کجاست؟